هموطنان عزیز من برای انتخابات ریاست جمهوری از طرف جنرال عزیز وردګ دعوت شدم که برای محترم علی احمد جلالی کار کنیم این کار در دفتر جنرال متعصب وبی کله خلقی امینی واخوانی اقای انجینر امیری منان صورت ګرفت ، شما تصور کنید که یک انجینر ساختمانی ریاست مالی وزارت دفاع را کنترول می کند او در ابتدا یک خلقی دواتشه ومارکسیت لینینیست بود وزمان که ترکی کشته شد او به ګروپ امینی ها می پیوندد وبل اخره پشت برادر زاده خویش عزیز غزنیچی مشهور به ټولواک می پیوندد که در زمان داود خان در کودتای داودخان به طرفداری از فیضان الحق در جریان تحصیل در کورس ( ای) اوردوی افغانستان که حیثیت مکتب ارکانحربی افغانستان را داشت ومن سن مشر انها بودم وجناب نورلحق علومی استاد انداخت ما بود وسورګل جنوبی وال قوماندان کورس متذکره بود با دوست محمد نام هم صنفی دیګر ما بندی شدن ومن که را پور غیر حاضری انها را نه داده بودم قوماندان کورس متذکره مرا در زیر خیمه پورتاتیف بندی کرد ، منان ریس فعلی مالی وزارت دفاع رشوتخور درجه یک وملیونر شده که بعدا در پاکستان به مجاهدین می پیوندد وامروز مجاهد دواتشه ودیروز مارکسیت نمبر ون بود ، مثل او هزارها خلقی وپرچمی اخوانی شده وامروز اګر رژیم تغیر کند به انطرف می پیوندد ، به حر حال ما چهار نفر
منان امیری جنرال نظامی ریس مالی وزارت دفاع
جنرال سید عزیز احمد وردګ وزارت داخله
نصرتی بریالی
دکتور طاوس وردګ
چهار نفر متذکره دست به دست هم دیګر مانده وسوګند یاد نمودیم که برای جناب جلالی کار می کنیم وبرای جلالی راپور داده شد که ما برای شما کمپاین شروع نمودیم ،این اولین حلقه ویا کمیته موسس بود که برای بار اول در افغانستان به نام یک شخص سوګند یاد می کنیم که برای ریاست جمهوری خودرا کاندید نمایندکه جناب علی احمد جلالی باشدبعدا دونفر جنرال برحال به خاطر پوست ومقامش مخفی در جلسات ما اشتراک می کند وجلسات نورمال پیش برده می شوند ، به شما معلوم است که حساسیت های حزبی ، حلقات حزبی وجناهای دیروزی حزبی خلق وپرچم هنوز در قلبهای شان خون های شان سرد نه شده وبه دشمنی مخفی ادامه می دهند از یکطرف واز طرف دیګر اعضای رهبری حزب اسلامی ګلبدین ودیګر احزاب اسلامی نیز به جناهای خلق وپرچم که هنوز به ان ارمانها متعهد ماندن دل پاک نه دارند ، درانجا مخالفین من در قدم اول اقای منان خلقی بود ، بعدا اقای نصرتی بود وثالثا اقای غیاث وردک ګلبدینی بودکه ګویا من حق اورا ویا جای اورا ګرفته بودم ، اینها برای من وعزیز وردک توطیه کردن که مصروف زنکه بازی می باشند وجناب علی احمد جلالی فرمان صادر نموده که برای من دیګر کار نه کنید ، من دفتر علیحده بنام شرکت ساختمانی بازنمودم وهمه روزه به صدها نفر نزدم مرد وزن می امد همه را بسیار انسانی وشرافتمندانه با چای وشرینی با پسته وبادام رخصت می کردم وبا ایشان مباحثات داغ داشتیم کار من در طول ۳ ماه انقدر پیشرفت نمود که همه حیران بودن ، دولت وقووای مسلح خبر شدن اما من که جنرال برحال نه بودم ودر پهلوی ان تابعیت انګلیس را داشتم از طرف امنیت دولتی ووزارت داخله ویا دفاع مورد پیګرد قرار نه ګرفتم که از ایشان متشکرم ، در پهلوی ان زمان که دو نفر متذکره ( منان ونصرتی ) دید که طاوس الحال نبوغ دارد وانقدر جلب وجذب نموده که در ۳۴ ولایت کمیته ها ساخته است لحاظا به توطیه دست زدن وان اینکه مرا باید به یک نام ازین پروسه محروم سازد در پهلوی ان من در هوتل ( پراویلا سه اطاق از جناب داود ګلزاد که رفیق شخصی وحزبی من زمان بود به کرایه ارزان ګرفتم ودر انجا دفتر مرکزی برای جلالی صاحب باز نمودیم دران جا نیز اطاق روبروی زینه از من بود وروزانه صدها نفر می امد وهر کسی علیحده جلب وجذب می کرد ومن برای چند روز به چین رفتم ودرین اثنا که من نیستم ( نصرتی ومنان ) جلسه وسیع دایر می نماید وجلسه اصلا از سازمان نصرتی بود اما یک شعار در ان به نام جلالی نصب نموده بود که ګویا از وی پشتیبانی می نماید ، که این خود یک را جوری به پیسه وبازی دادن به شخص جلالی بود ،منان چون سیواد سیاسی نه داشت از برګزاری جلسه چندان بهره نه دید وبعدا در جلال اباد نصرتی جلسه دیګر می ګیرد ودران از منان پول زیاد می ګیرد ومنان پشت سر او یک نفر از خلقیهای قاتل خویش روان می کند به جلال اباد ودر انجا سر مصارف بین این دونفر جنجال برمی خیزد واجازه ایراد بیانیه را نیز بوی نصرتی نمی دهد ، به این ترتیب مناسبات نصرتی ومناب بسیار خراب می شود واز هم جدا می شوند ،
به من نصرتی زنګ می زند که من با جلالی ګپ می زنم شما نیز بیایید به کنتیننتال من همه روزه به کانتیننتال می رفتم زیرا در انجا رفقای زیاد من بودن وشخص ریس هوتل هم صنفی من بود ( یعقوب نورسنتانی) وبعدا به خانه جلالی به امریکا زنګ زد وګوشی را خانم وی ګرفت بلنګو را بلند نموده بود من حرفهای خانم جلالی را می شنیدم ، خانم جلالی بعد از سلام علیکم برای نصرتی ګفت که جلالی به همرای هیات های که از کابل امده بیرون رفته فردا زنګ بزنید ومن اورا می ګویم که نصرتی زنګ زده بود ونصرتی باز به کلای خانم جلالی پرزد که ګویا کارها بسیار خوب به پیش می رود وامثالهم ؟
من به لندن رفتم ورفقای کمیته من ( جنرا ل اکرم - ملالی پشتون - جبار پیکان - حبیب داکتر بصیر - ملک ترخیل - غرا - وغیره همه به من در لندن تلفون می کشند که زود بیا که مردم شروع نموده وجلالی صاحب امده ، من به جلالی صاحب ایمیل ارسال نمدم که من به کدام سویه به شما قابل اعتماد هستم جلالی صاحب در جواب می ګوید بسیار عالی وبرای کمیته در کابل هدایت دادم که نزد جلالی صاحب بروید وانها نزد جلالی رفتن واورا دیده بود ، وجواب ایمیل وی تا حال پیش من موجود است ؟ومن دانستنم که جلالی در انزمان نیز به ریس رشوتخور مالی وزارت دفاع منان امیری امر وفرمان نه داده بود ، بعدا جناب جلالی صاحب بنا به رضای خودش ویا بنا به فرمان وزارت دفاع امریکا فرار کرد نه تنها که مصارف ما را کسی نه داد بلکه مبارزه که نموده بودیم بی هدر رفت ، بعدا شخص دیګری زیر بال من در امد وهر روز در لندن به من از جرمنی زنګ می زد که ګویا بیا به اشرف غنی احمد زی کار کنیم زیرا جلالی چند مرتبه که به جرمنی امد نه نطاقی یاد دارد ونه جرات دارد ونه لیاقت ریاست جمهوری دارد ، من قبول کردم وبه کابل رفتم در کابل در یک جلسه در خانه جنرال اکرم همه کمیته را خواستم وبه ایشان ګفتم که جناب جلالی رفت حال همرای چی کسی کار می کنید ودر پهلوی ان جناب ( دهاتی زمانګل وردک ) از جرمنی مرا دعوت نموده که همرای اشرف غنی احمدزی کار کنیم وقبلا دهاتی صاحب با اشرف غنی ګپ زده همه موافقه کردن وبا همرای شان کار شروع نمودیم کار های ما مثل همیشه بسیار پیشرفته بود ومن دفتر علیحده ګرفتم وبرای اشرف غنی کار شروع نمودیم در جریان کار اشرف غنی ګاهی به یک جای وګاهی به جای دیګری سفر می کرد همه مصارف دفتر را من از جیب خود به عهده داشتم وجناب دهاتی خوب می داند ولی با تاسف که تیم هر دو هم از جلالی وهم از اشرف غنی کسانی بودن که همه ( دزدان - چپاولګران اخوانی های ادمکش - ربایندګان - قاچاقبران ومنافقین بودن که در راس شان (( اقای صبور فورمولی و حشمت غنی ))قرار داش
برادر اشرف غنی یک موتروان امریکایی -یک مافیا - یک تفنګ سالار بود وبه من نمی دانم به خاطر چی عقده پیدا نموده بود یک روز در کنفرانس که من ۳۰۰ نفر دعوت نموده بودم نفرهای من به خیمه رفتن وبعدا مرا به اطاق علیحده دعوت نمود وبه من ګفت که نفرهای شما قبلا در اجماع ملی راجستر می باشند ؟ من به او در حال که فورمولی و حاجی غنی مالی وی موجود بود ګفتم ( ایا شما مرا تحدید می کنید ویا شانتاژ می کنید ، نفرهای من هیچ ګاهی از طرف نفرهای شما جذب نه شده اګر قرار باشد که جناب (( زمانګل دهاتی وردګ لست های که از نفرهای من به نام توحید لستها ګرفته وهمه را به نام خود ګرفته راجستر نموده است ګپ دیګر است وبعدا معلوم شد که دهاتی مرا در غیاب فروخته بود ودهان جیوال را با صبور فورمولی ګرفته بودبرای ثبوت این ګپ دهاتی وفورمولی به سمنګان رفتن که در انجا توسط نفرهای من ( هاشم خان و قاضی عبیدالله وغیره )ومصارف شان را که ۱۰۰۰۰ دالر وعده نموده بود نه داد وشبهنګام هردو ګریختن وفردای ان روز به دفتر من ( هاشم خان وعبیدالله ) امدن وپشت دهاتی وفورمولی می ګشتن زیرا ۱۰۰۰۰ دالر را این دو به جیب خود زده بود در حال که زمانګل دهاتی صد مرتبه به من ګفت که فورمولی خاین ، وطن فروش است؟؟مناسبات من با برادر اشرف غنی دهاتی خراب نمود واز او جدا شدم با وصف بسیار عذر خواهی من طرف او دیګر باز نه ګشتم واشرف غنی نیز ۴۵۰۰ دالر که من از جیب خود مصرف نموده بودم نه داد وهنوز زشت ګفت که کی ګفته بود مصرف نمایید ، واقعیت این است که ممسک ترین شخص را اشرف غنی یافتم وعاجز ترین وبی تجربه ترین کسی را اشرف غنی یافتم که او چطور تیم را انتخاب نموده بود از الف تا یا الفجیګر ها بودن ، اشرف غنی یګانه شخص اقتصادان است واو باید همیشه زیر دست باشد ، نه اینکه در راس قرار داشته باشد ، با وصف انکه من از کرزی خواسته ام که قدرت سیاسی را به او بدهند والبته به شرایط خاص که به او اشاره نموده ام ؟؟؟
بعدا که از اشرف غنی جدا شدم نزد عبدا لله رفتم ، از بس که اعصابم خراب بود وپشت عبدا لله در سالهای ۸۴ ۱۳کتاب نوشته بودم زمان که او وزیر خارجه بود ولی به یادم نه امد که نه باید به عبدا لله کار می کردم ، اما باز هم شکار (( غیاث وردک) اخوانی شدم واو مرادر دام عبدا لله پنجشیری انداخت ، با وصف انکه عبدا لله شخص فارسی زبان وتعصب علیه پشتونها دارندواز طرف دیګر او باز می خواست این بار برعکس مرحله اول که از پیاده دفتر شروع تا مارشال همه را پنجشیری مقرر ساختن که نفرت وانزجار تمام مردم افغانستان را بر انګیخت ، درین مرحله عبدا لله می خواست تمام مجاهدین پنجشیری را در حکومت مقرر سازند واین بار به چپاول مثل سابق دوره دوم سقاوی را رویکار سازد ، چهار طرف عبدا لله دزدان ، رشوتخوران ، سوی استفاده ګران ، قرار ګرفتن تمام صلاحیت وپول را به دست انها داده بود وانها صرف به قوماندانان پنجشیری می داد (( ستار مراد )) شخص با اعتبار دیګری وی بود که به اصطلاح باداران ایرانی شان ( ستاد مرکزی ) را به دست وی داده بود متعصب ترین شخص نسبت به پشتونها بود که من شخصا حرکات اورا در برابر ( قاضی دلیلی) دیده ام واورا توهین نموده وحرف های اورا قطع نموده است ودلیلی را من به خاطر کمپاین به جلالی جذب نموده بودم در انزمان به جز جلالی کسی خودرا کاندید نه کرده بود وستار مراد از هندوستان ناکام امده بود وامروز ملیونر است
اقا عبداللله سویه ریاست جمهوری را نداشته وبه هیچ وجه نه باید ریس جمهور ویا صدر اعظم شود ، اما چون ملیونر است به زور امریکا وانګریز می تواند صدراعظم شود ؟؟
کرزی وکابینه او از یک سر به شمول معاونین وی همه دزدان دریایی می باشند به هیچ وجه به درد این وطن نمی خورند وهم چنان جناب زلمی خلیل زاد که من اورا به جهان معرفی نمودم وکسانیکه به او کمباین می کرد حتی در روز کنفرانس حاضر نه شدن که بیانیه بدهند به جز من و دعوتګر ودوسه خانم ولی من جهان را به لرزه دراوردم ،بعدا خود اشخاص رهبری وی که در راس خلقی ها بودن بالای من تهمت زدن که اشخاص اخلا ګر را من دعوت نموده بودم در حال که بعدا به اثباط رسید همه مربوط به جنرال پیکان وجنرال محفوظ از نفرهای ظاهر شاه بودن بعدا ګروپ دیګری بنام وحید
وحیدا لله از اورپا امدن که در راس شان یک پرچمی منحرف دیروزی بنام حاجی ایام الدین و وزیری - احمدشاه علومی - رهرو شیطان بزرګ وانسان استفاده جو - صافی استاد پوهنتون کابل - نیکزاد اکبرخان منګل - وغیره اینها همه مارا دعوت کردن که وحید وحیدا لله که بنیان ګذار پروسه بن خودرا معرفی می دارد حمایت نماییم خوب ما برای هر کسی که مصصم باشد وافغانستان را ازین ورطه بد بختی نجات داده بتواند من از انها حمایت می کنم والبته جایګاه عالی را به خود خواهان می باشم زیرا من خودرا مستحق درجه یک ان مقام می دانم زیرا دیګران به جز حرف ها وبازی دادن دیګر کاری نه داشته پس بیایید افغانستان که در بین طرفهای ذیدخل مداخله ګر موقیعیت دارد چطور ازین کشمار نجات داده می توانید فکرنماییم ؟؟
مخالفین تحت نام عبدا لله مجاهدین شورشګر پنجشیر
معامله ګران وتوسعه طلبان هژمونست هزاره ( محقق- خلیلی - محسنی - اکبری
تفنګ سالار ورهبر مافیای مسلح فهیم پنجشیری
رهبران تنظیم های اسلامی شامل حکومت وپارلمان کرزی
رهبرحزب اسلامی حکمتیار - طالبان - وحقانی اشرار مخالف شامل جنګ
ای اس ای پاکستان ونظامی ګران شان
ایران در مجموع وطرفداران هزاره شان - طرفداران پنجشیری شان
دوستم در شمال
انګریز
امریکا
غربیها - ناتو - ایساف۰
عربها به شمول عربستان سعودی
روسها وکشورهای اسیای میانه
هندوستان
مافیای هیرویین
مافیای چرس وتریاک
مافیای سلاح ومهمات
ملاهای مربوط به تبلیغیان دیوبندی وپنجابی
مافیای زمین وملکیتهای شخصی ودولتی
تفنګ سالاران اشرار، مربوط به بن لادن وملا عمر وازبکستان ( نمنګانی وغیره
به نظر من راه نجات فقط دو چیز است
انقلاب نارنج در افغانستان
تسلیم نمودن داوطلبانه قدرت سیاسی از طرف حامد کرزی به شخص افغان که سابقه جهاد نه داشته باشد وپشتون باشدوبسیار جدی وطن پرست باشد ، زیر نفوذ پاکستان وایران وعربها نه باشد
No comments:
Post a Comment